هادی الله یاری، فعال حوزه میراث فرهنگی استان اصفهان در یادداشتی نوشت: در میان بافت پرپیچوخم و دلنشین این شهر کهن، گذرها و راستههای قدیمی، رگهای حیاتی هستند که تپش قلب فرهنگ و هویت اصفهان را به گوش میرسانند. «گذر کمرزرین» بیشک یکی از همین شریانهای تاریخی و فرهنگی است که نقش بسزایی در شکلگیری و حفظ هویت «نصف جهان» ایفا کرده است. این گذر، بهمثابه عضوی زنده در کالبد شهر، شاهدی بر تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اصفهان در ادوار مختلف بوده و امروز نیز، با حفظ اصالت خود، نقشی کلیدی در فهم و بازشناسی هویت این شهر ایفا میکند. در این نوشتار سعی شده تا به زبانی ساده و شیوا گذر فرهنگی و تاریخی کمرزرین اصفهان معرفی شود.
ریشهها در تاریخ: داستانی از شکوه و پویایی
هرچند جزئیات دقیق تاریخی گذر کمرزرین در منابع عمومی ممکن است مبهم باشد، اما ماهیت خود گذر در شهرهای سنتی ایران، نمادی از پویایی اجتماعی و اقتصادی است. این گذرها نهتنها مسیرهایی برای عبور و مرور بودهاند، بلکه محلی برای تعاملات اجتماعی، تجارت، تبادل فرهنگی و حتی زایش ایدههای نو به شمار میرفتند. «کمرزرین» نیز، بانامی که خود گویای ارزشمندی و درخشندگی است، بهاحتمالزیاد در طول تاریخ خود شاهد رونق و شکوه فراوانی بوده است. تصور بر این است که این گذر، مانند بسیاری از گذرگاههای تاریخی اصفهان، در دورههای مختلف، بهویژه صفویه که اصفهان به اوج شکوفایی خود رسید، نقش مهمی در حیات شهری ایفا میکرده است.
در شهرهای سنتی، گذرها صرفاً مسیرهای فیزیکی نبودند؛ بلکه فضاهایی چندوجهی به شمار میآمدند که کارکردهای گوناگونی را در خود جای میدادند:
مرکز اقتصادی: گذرها معمولاً محل تجمع اصناف مختلف بودند. هر راسته یا بخشی از یک گذر به صنف خاصی اختصاص داشت؛ از زرگران و پارچهفروشان گرفته تا آهنگران و عطاران. این تخصصی شدن، علاوه بر تسهیل تجارت و خریدوفروش، به شکلگیری هویتی صنفی نیز کمک میکرد. نام کمرزرین نیز بهشدت این احتمال را تقویت میکند که این گذر یا بخشی از آن، به صنف زرگران و سازندگان زیورآلات اختصاص داشته است، جایی که طلا و جواهر خریدوفروش میشده و هنر دست هنرمندان اصفهانی به نمایش درمیآمده است.
کانون تعاملات اجتماعی: گذرها محل برخورد طبقات مختلف جامعه بودند. بازرگانان، صنعتگران، علما، هنرمندان و مردم عادی در این فضاهای عمومی با یکدیگر روبرو میشدند. این برخوردهای روزمره، زمینه را برای تبادل اطلاعات، انتشار اخبار، گپ و گفتهای اجتماعی و حتی شکلگیری دوستیها و روابط کاری فراهم میکرد. گذرها، فضایی برای «دیدن و دیده شد» بودند و نقش مهمی در انسجام اجتماعی ایفا میکردند.
مرکز فرهنگی و انتقال دانش: بسیاری از گذرها، محل استقرار کارگاههای آموزشی نیز بودهاند. استادکاران، فنون و اسرار حرفه خود را به شاگردانشان میآموختند و این دانش سینهبهسینه و نسل به نسل منتقل میشد. همچنین، گذرها میتوانستند محلی برای برگزاری مراسم مذهبی، روضهخوانی، و نقل داستانها و حکایات باشند که هرکدام به غنای فرهنگی شهر میافزودند.
نمادی از هویت شهری: گذرها، مانند بازارهایی که در دل خود جای میدادند، بخشی از هویت بصری و کالبدی شهر را تشکیل میدادند. هر گذر با ویژگیهای معماری، نام، و کاربری خاص خود، خاطرهای جمعی را در ذهن ساکنان شهر رقم میزد. گذر کمرزرین، بانامی که اشاره به شکوه و ظرافت دارد، احتمالاً فضایی بوده است که زیباییشناسی و ذوق هنری اصفهان را در خود منعکس میکرده است.
اگرچه سوابق مستند دقیق از احداث و کاربری اولیه گذر کمرزرین در دست نیست، اما با توجه به بافت تاریخی اصفهان و وجود گذرهای پرشمار با کاربریهای تخصصی، میتوان حدس زد که این گذر نیز در یکی از دورانهای طلایی اصفهان، بهویژه در عصر صفوی که این شهر پایتخت ایران بود و شاهد توسعه چشمگیری در ابعاد مختلف بود، نقش محوری داشته است. وجود نام کمرزرین نهتنها به اهمیت اقتصادی آن اشاره دارد، بلکه میتواند نشاندهنده ظرافت و زیبایی خاص این گذر نیز باشد، گویی که کمرگاه آن چون کمربندی زرین، شهر را به زیبایی دربرگرفته است.
معماری آیینه هویت: زمزمههای سنگ و کاشی
معماری اصفهان، زبان گویای فرهنگ و ذوق هنری مردمان آن است. گذر کمرزرین نیز، با توجه به موقعیت و اهمیت خود، احتمالاً در دل خود بناهایی با معماری سنتی ایرانی را جای داده است. از خانههای قدیمی با پنجرههای ارسی و ایوانهای دلباز گرفته تا مغازههایی با نماهای آجری و کاشیکاریهای ظریف، هر جزء از این گذر، قطعهای از پازل هویت بصری اصفهان را تشکیل میدهد. این معماری، تنها یک سازه نیست، بلکه روایتگر سبک زندگی، باورها و زیباییشناسی مردمی است که قرنها در این مکان زیستهاند. گذرگاههایی که در گذشته شاید با سقفهای طاقی شکل و نورگیرهای محجوب، فضایی دلنشین و خنک را در تابستانهای گرم اصفهان فراهم میکردهاند، نمونهای از هوشمندی معماران ایرانی در تطبیق با اقلیم هستند.
معماری گذر کمرزرین، مانند بسیاری از گذرها و بازارهای اصفهان، دربرگیرنده ویژگیهای منحصر به فردی است که بازتابدهنده فرهنگ و تاریخ این سرزمین است:
پوششها و سقفها: در بسیاری از گذرها، بهویژه آنهایی که در مناطق گرمسیری واقع شدهاند، سقفهای طاقی و گنبدی شکل با هدف ایجاد سایه و حفظ خنکای محیط در تابستان مورد استفاده قرار میگرفته است. این پوششها، علاوه بر جنبه کاربردی، زیبایی بصری خاصی به گذر میبخشیدند و فضایی صمیمی و دلنشین ایجاد میکردند. نورگیرها و روزنههای تعبیه شده در این سقفها، نور مورد نیاز مغازهها و فضاهای اطراف را تأمین میکردند و در عین حال، از تابش مستقیم و آزاردهنده خورشید جلوگیری مینمودند.
نماهای آجری و کاشیکاری: آجر، مصالح اصلی ساختمانی در معماری سنتی ایران است که با مهارت خاصی در نماسازی و تزئین بناها به کار میرفته است. در گذر کمرزرین، احتمالاً شاهد استفاده از آجرهای خفته راسته یا آجرتراشیهای زیبا در نماهای بیرونی مغازهها و حتی خانههای مسکونی بودهایم. در کنار آجر، کاشیکاری، بهویژه در دورههایی مانند صفویه، به عنوان یکی از شاهکارهای هنر ایرانی، در تزئین بناها نقش بسزایی داشته است. طرحهای هندسی، نقوش اسلیمی، و خطوط نستعلیق یا ثلث که بر روی کاشیها نقش میبستند، جلوهای از زیباییشناسی و معنویت ایرانی را به نمایش میگذاشتند. احتمال دارد که در برخی از بناهای مهم یا ورودیهای گذر، از کاشیکاریهای رنگارنگ و نفیس استفاده شده باشد.
فضاهای مسکونی و تجاری: گذرها معمولاً ترکیبی از فضاهای تجاری (مغازهها) و مسکونی (خانهها، طبقه بالای مغازهها، یا سراها) بودند. خانههای سنتی ایرانی که رو به حیاط ساخته میشدند و پنجرههای ارسی با شیشههای رنگی داشتند، بخشی از هویت زندگی در این گذرها را شکل میدادند. ایوانهای دلباز، حوضخانهها، و باغچههای کوچک، فضاهای زیستی دلنشینی را برای ساکنان فراهم میکردند. مغازهها نیز، معمولاً دارای ویترینهایی بودند که محصولات را به نمایش میگذاشتند و درهای چوبی سنگین و یا کرکرههایی داشتند که در پایان روز بسته میشدند.
بناها و تأسیسات جانبی: در کنار مغازهها و خانهها، ممکن بود گذر کمرزرین شاهد وجود بناهای عمومی دیگری نیز باشد، مانند حمامهای عمومی، کاروانسراها (سراها) که محل اقامت بازرگانان و بارانداز کالاها بودند، یا حتی مساجد کوچک و تکایا. وجود چنین تأسیساتی، نشاندهنده پویایی و اهمیت اجتماعی و اقتصادی گذر بوده است.
تطابق با اقلیم: معماران ایرانی در طول قرنها، توانستهاند با خلاقیت و دانش بومی خود، سازههایی را بنا کنند که با شرایط اقلیمی ایران سازگار باشند. استفاده از سایهبانها، بادگیرها (در صورت وجود)، حیاطهای مرکزی با باغچه و حوض، و همچنین مصالح ساختمانی بومی، همگی در جهت ایجاد فضاهایی مطلوب و پایدار در آب و هوای متغیر ایران بودهاند. گذر کمرزرین نیز، با طراحی فضاهای خود، قطعاً از این اصول معماری ایرانی بهره برده است.
معماری گذر کمرزرین، تنها مجموعهای از بناها نیست، بلکه گواه تاریخ، فرهنگ، هنر، و سبک زندگی مردم اصفهان در طول زمان است. هر آجر، هر کاشی، و هر درب چوبی، داستانی از تلاش، خلاقیت، و زیباییشناسی ایرانی را در خود نهفته دارد و جزئی جداییناپذیر از هویت «نصف جهان» به شمار میرود.
نقش فرهنگی: قلب تپنده تعاملات انسانی
فراتر از جنبههای تاریخی و معماری، گذر کمرزرین به عنوان یک فضای شهری، نقش بیبدیلی در شکلگیری هویت فرهنگی اصفهان داشته است. این گذر، محلی برای گردهمایی، گفتگو و تبادل افکار بوده است. صنعتگران، هنرمندان، بازرگانان و مردمان عادی، همگی در این گذر به یکدیگر میرسیدند و این تعاملات، نهتنها به رونق اقتصادی کمک میکرد، بلکه به غنای فرهنگی شهر نیز میافزود. در این گذرها بود که داستانها نقل میشد، شعرها زمزمه میگشت، و آداب و رسوم از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد. گذر کمرزرین، به عنوان یک فضای زنده و پویا، آینهای از جامعه اصفهان بوده و هست؛ جایی که هویت جمعی در بستر ارتباطات انسانی شکل میگیرد.
نقش فرهنگی گذر کمرزرین را میتوان در ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد:
بستر تبادل فرهنگی: گذرها، بهویژه بازارهای تاریخی، همیشه محل تلاقی فرهنگهای مختلف بودهاند. با توجه به اینکه اصفهان در طول تاریخ، همواره یک مرکز تجاری و سیاسی مهم بوده، بازرگانان از نقاط مختلف ایران و حتی جهان به این شهر رفت و آمد میکردند. این رفت و آمدها، همراه با خود ایدهها، هنرها، و سنتهای جدیدی را به همراه داشت. گذر کمرزرین، به عنوان یکی از مراکز اقتصادی و شاید محل استقرار صنف زرگران، شاهد تبادل هنرهای ظریف، طرحها، و تکنیکهای نو در این حوزه بوده است. این تبادل، خلاقیت را در میان هنرمندان اصفهانی برمیانگیخت و به غنای هنری شهر میافزود.
جایگاه انتقال دانش و مهارت: کارگاههای تولیدی که در گذر کمرزرین یا در نزدیکی آن مستقر بودند، مراکز مهمی برای آموزش و انتقال مهارتهای سنتی به شمار میرفتند. استادکاران زرگر، نقاش، یا هر صنف دیگری که در این گذر فعال بود، دانش خود را به شاگردان جوان منتقل میکردند. این انتقال دانش، نهتنها حفظ کننده میراث هنری و صنعتی اصفهان بود، بلکه باعث نوآوری و ارتقاء کیفیت نیز میشد. این فرایند، بخشی از فرهنگ شفاهی و عملی جامعه را شکل میداد.
نقطه تلاقی روایتها و داستانها: گذرها، صحنههای زندهای برای روایت داستانهای روزمره، خاطرات تاریخی، افسانهها و حکایات بودهاند. مردان و زنان اصفهانی در حین عبور از این گذرها، درباره مسائل مختلف گفتگو میکردند، اخبار را رد و بدل مینمودند، و داستانهای شنیدنی را برای یکدیگر تعریف میکردند. این روایتهای شفاهی، حافظه جمعی شهر را شکل میدادند و به هویت فرهنگی آن عمق میبخشیدند. گذر کمرزرین، با نام پر ابهت خود، احتمالاً محل نقل قصههایی درباره تاریخ زرگری، هنر، و حتی شاهزادگان و بزرگان شهر بوده است.
نماد همبستگی اجتماعی: تعاملات روزمره در گذرها، به ایجاد حس همبستگی و تعلق خاطر میان ساکنان شهر کمک میکرد. شناسایی چهرهها، سلام و احوالپرسی، و حتی درگیریهای جزئی، همگی بخشی از زندگی اجتماعی در این فضاهای عمومی بودند. این تعاملات، باعث میشد که افراد احساس کنند بخشی از یک جامعه بزرگتر هستند و این حس تعلق، در شکلگیری هویت جمعی شهر نقش داشت. گذر کمرزرین، با تجمع اصناف مختلف و مردمان گوناگون، نمونهای از این همبستگی بود.
مرکز بروز و ظهور خلاقیتهای هنری: نام کمرزرین خود گواه اهمیت این گذر در حوزه هنر، بهویژه هنرهای دستی و ظریف است. احتمالاً این گذر، مکانی برای نمایش آثار هنرمندان، عرضه محصولات باکیفیت، و حتی برگزاری نمایشگاههای کوچک یا مسابقات هنری در گذشته بوده است. این بروز و ظهور خلاقیت، نهتنها به اقتصاد شهر کمک میکرد، بلکه باعث ارتقاء سطح سلیقه و ذوق هنری مردم نیز میشد.
گذر کمرزرین، با حضور فیزیکی خود در بافت شهر، توانسته است به عنوان یک کانون فرهنگی، بستری برای شکلگیری، حفظ، و انتقال بسیاری از جنبههای هویت فرهنگی اصفهان عمل کند. این گذر، صرفاً مجموعهای از بناها و مغازهها نیست، بلکه فضایی است که در آن فرهنگ، هنر، و خاطره جمعی در هم تنیده شدهاند و هویت "نصف جهان" را غنا میبخشند.
کمرزرین امروز: پلی میان دیروز و فردا
امروزه، بسیاری از گذرگاههای قدیمی اصفهان، با حفظ اصالت خود، همچنان به حیات خود ادامه میدهند و شاهد تردد نسلهای مختلف هستند. گذر کمرزرین نیز، با حفظ روح تاریخی و فرهنگی خود، میتواند پلی باشد میان گذشته پر افتخار و آیندهای روشن. احیاء و نگهداری از این گذرها، نهتنها به معنای حفظ بناهای تاریخی است، بلکه به معنای پاسداری از روایاتی است که هویت اصفهان را ساختهاند. این گذرها، یادآورند که فرهنگ، در کالبد شهر و در قلب تعاملات انسانی جریان دارد و اصفهان، همچنان نصف جهان باقی خواهد ماند، تا زمانی که رگهای حیاتیاش، چون گذر کمرزرین، در دل آن بتپند و قصههای ناگفته خود را زمزمه کنند.
نگاهی به وضعیت کنونی گذر کمرزرین و چشمانداز پیش روی آن:
حفظ اصالت در دل مدرنیته: در عصر حاضر، بسیاری از گذرگاههای تاریخی با چالشهایی چون گسترش شهرنشینی، تغییر سبک زندگی، و ظهور فضاهای تجاری مدرن روبرو هستند. با این حال، گذر کمرزرین، مانند سایر گذرگاههای اصفهان، قابلیت آن را دارد که با حفظ اصالت معماری و روح سنتی خود، همچنان به عنوان یک فضای شهری پویا و پرکاربرد باقی بماند. این امر مستلزم رویکردی است که هم به حفظ میراث گذشته توجه دارد و هم نیازهای جامعه امروز را برآورده میسازد.
احیا و بازآفرینی: احیا گذر کمرزرین میتواند شامل مرمت و بازسازی بناهای فرسوده، احیای کاربریهای سنتی (مانند مشاغل هنری و صنایع دستی)، و همچنین ایجاد فضاهای فرهنگی و گردشگری جدید باشد. ایجاد موزههای کوچک، گالریهای هنری، کافههای سنتی، و کارگاههای آموزشی در این گذر، میتواند آن را به مقصدی جذاب برای گردشگران داخلی و خارجی و همچنین فضایی دلنشین برای شهروندان تبدیل کند. این رویکرد، ضمن حفظ کالبد تاریخی، به زنده نگاه داشتن روح گذر کمک میکند.
پلی میان نسلها: گذر کمرزرین، با حضور خود در بافت شهر، میتواند به عنوان یک پل ارتباطی میان نسلها عمل کند. نسلهای جوان میتوانند با بازدید از این گذر، با تاریخ، هنر، و فرهنگ نیاکان خود آشنا شوند و از نزدیک شاهد زیباییهای معماری سنتی و زندگی در گذشته باشند. این تجربه، میتواند در شکلگیری حس هویت و تعلق خاطر در میان جوانان نقش مهمی ایفا کند. از سوی دیگر، نسلهای مسنتر نیز با یادآوری خاطرات گذشته در این گذر، ارتباط خود را با تاریخ حفظ میکنند.
نماد پویایی فرهنگی: اگر گذر کمرزرین بتواند با حفظ اصالت خود، شاهد فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی مستمر باشد، به نمادی از پویایی فرهنگی اصفهان تبدیل خواهد شد. شهری که بتواند میراث گذشته خود را با خلاقیت و نوآوری به نسلهای آینده منتقل کند، شهری پویا و زنده است. گذر کمرزرین، با ظرفیتهای بالقوه خود، میتواند در این زمینه نقش کلیدی ایفا کند.
اهمیت حفاظت و نگهداری: حفظ و نگهداری از این گذرگاههای تاریخی، وظیفهای همگانی است. نهادهای دولتی، شهرداری، میراث فرهنگی، و همچنین خود مردم، مسئولیت دارند تا از این میراث گرانبها پاسداری کنند. این پاسداری، تنها شامل مرمت فیزیکی نیست، بلکه دربرگیرنده حفظ روح اجتماعی و فرهنگی گذر نیز میشود.
گذر کمرزرین، نمادی از گذشته پرشکوه اصفهان است، اما همچنین میتواند پلی باشد به سوی آیندهای روشنتر. با رویکردهای صحیح در زمینه مرمت، احیا و بهرهبرداری فرهنگی، این گذرگاه تاریخی میتواند همچنان به عنوان یکی از ستونهای هویت فرهنگی نصف جهان باقی بماند و قصههای ناگفته خود را برای نسلهای آینده بازگو کند.
گذر کمرزرین اصفهان، تنها یک مسیر عبور نیست، بلکه نمادی از پیوستگی تاریخ، هنر و فرهنگ در این شهر است. این گذر، با معماری کهن و نقش فرهنگی دیرین خود، جزء جداییناپذیری از هویت نصف جهان است و حفظ و احیای آن، به معنای پاسداری از میراثی گرانبها برای آیندگان است. باشد که این گذرگاههای تاریخی، همواره زنده و پویا بمانند و الهامبخش نسلهای آتی باشند تا ریشههای عمیق خود را در خاک پر گهر اصفهان جستجو کنند.
در پایان، میتوان گفت که گذر کمرزرین، همچون رشتهای زرین، تاریخ، فرهنگ، و هویت اصفهان را به یکدیگر پیوند میزند. این گذر، شاهد رشد و بالندگی این شهر در ادوار مختلف بوده و امروز نیز، با حفظ اصالت خود، میتواند نقش بسزایی در انتقال این میراث غنی به نسلهای آینده ایفا کند. حفاظت از چنین یادگارهایی، پاسداشت هویت ماست و تضمینکننده استمرار فرهنگ و تمدن ایرانزمین.
انتهای پیام/

نظر شما